بررسی مقاومت لرزه ای
سازه های با وزن سبک و سختی مناسب بهترین گزینه در طراحیر سازه های فضایی در برابر بارهای وارده است
و ضوابط مشخص محدود کننده در ارتباط با تغییرشکل های سازه می باشند.
در این راست مدل سازی یک سازه فضایی باید به درستی و به نحو صحیح با در نظر گرفتن نوع اتصال اعضای سازه است
با فرض وجود اجزای گره ای و یا بدون اجزای گره ای صورت پذیرد و مقدار سختی واقعی سیستم جهت طراحی است
و بررسی ارتعاشات ناشی از بارگذاری های باد به خصوص در سقف های پوشش دار و یا تحریکات ناشی از نیروی زلزله مورد استفاده قرار گیرد.
افزایش درجات نامعینی سازه های فضایی باعث ایجاد قابلیت اطمینان مناسب در برابر واژگونی تحتر بارهای وارده است.
افزایش درجات نامعینی سازه های فضایی باعث ایجاد قابلیت اطمینان مناسب در برابر واژگونی تحت بارهای واره است.
در حقیقت زمانی که سازه دارای درجات نامعینی زیاد باشد.
طراحی سازه به حدی از اطمینان خواهدرسید تا بتواند در سطح بیشتری از بار نهاییز گسیخته گردد
و با وقوع گسیختگی در یک عضو و با فرض اینکه بار وارد بر سازه کمتر از بار طراحی سرویس باشد
گسیختگی ترد در کل سازه حادث نگردد.
با ظهور رفتار غیرخطی در اعضای در اعضای سازه های فضایی افزایش درجات نامعینی سازه به نحو چشم گیری است
با باز توزیع مناسب نیروها باعث بهبود رفتار سازه و افزایش قابلیت اطمینان و حاشیه ایمنی در طراحی می گردد. این رفتار غیرخطی می تواند با در نظر گرفتن خروج از مرکزیت برای اعضای قطری ایجاد پیش تنید.
گیر در بعضی اعضا و یا با در نظر گرفتن ظرفیت پس از کمانش اعضای فشاری به وجود اید.
با انجام انالیزهای غیرخطی منتهی به گسیختگی سازه و استفاده از برنامه های اجزای محدود موجود و مدل سازی صحیح سازه است
مزایای هر کدام از مفاهیم فوق در حیطه رفتار غیر خطی می تواند باعث بهبود رفتار سازه افزایش بار گسیختگی و ایجاد قابلیت اطمینان مناسب در طراحی سازه های فضایی گردد. در این راستا لازم است.
بررسی پایداری
علی رغم اینکه سازه های فضایی دارای پایداری اولیه تحتر بارهای وارده می باشند.
با وقوع اولینر گسیختگی در اعضای سازه پایداری سازه باید بدقت بررسی گردد.
چرا که گسیختگی های موضعی در سازه می تواند احتمال تخریب سازه را در پی داشته باشد.
به طور کلی با توجه به اینکه سازه های فضایی نسبت به سازه های متداول در برابر اسیب های موضعی تحت بارهایر کمتر از بار طراحی ایمنذ تبرر می باشند
زمانی که سیستم با لحاظ ظرفیت حدی خودش مدنظر قرار می گیرد.
ممکن است انالیز الاستیک بر روی سازه فضایی سه بعدی به درستی بیانگر رفتار واقعی سازه نباشد.
زمانی که یک سازه فضایی دو لایه تحت بارگذاری نزدیک و یا فراتر از مقدار محاسباتی نهایی باشد.
کمانش یکی از اعضای اصلی شبکه فوقانی و تحتانی و به خصوص اعضای تکیه گاهی می تواند رفتار سازه را به شدت به سمت گسیختگی سوق دهد.
و این در حالی است که کمانش اعضای ثانویه ممکن است باعث باز توزیع نیروها شده تا اینکه یکی از اعضای اصلی بحرانی گردد.
ذکر اینذ نکته لازم به نظر می رسد که وجود بارهای باد و برف می تواند شرایط اعضای سازه را به اندازی ای به حالت حدی نهایی نزدیک کند
که مسیر بازگشت نیروها بین اعضای ثانویه و اولیه کمینه گرددو بلافاصله بعد از کمانش اعضای ثانویه گسیختگی کلی در سازه رخ دهد.
مکانیزم های خرابی سازه هایز فضایی در بار نهائی عمدتا تدریجی هستند.
در این راستا به منظور تامین قابلیت اطمینان مناسب در طراحی این گونه سازه ها است
مطابق ایین نامه های رایج نظیر lrfd نیروهای ایجاد شده است
در اعضای سازه به عنوان معیار نهایی مقاومت با ظرفیت نهایی مقاطع با در نظر گرفتن ضرایب اصلاح مقاومت مقایسه گردد.
در عمل به منظور طراحی صحیح و اصولی باید توجه خاصی به قابلیت گسیختگی تدریجی در سازه هایی که مستعد این مهم نمی باشند
طراح این سازه نباید صرفا به ارائه طرح کامل از سازه فضائی با لحاظ ضوابط آئین نامه ای معطوف گردد.
نکته مهم در خصوص طراحی سازه های فضائی با قابلیت اطمینان و حاشیه ایمنی مناسب این است
که ملاحظات مربوط به نقص عضوهای اولیه در اعضا که ممکن است سبب بازتوزیع نیروها در اعضا شود.
صرفا در ارتباط با سازه هایی که در ان تمام اعضا فقط به اندازه نیروهای حاصل از انالیز الاستیک مقاوم هستند.مطرح می شوند.
در عمل با توجه به اینکه تعداد محدودی مقاطع مشخص برای اعضا استفاده می شوند
بسیاری از انهار دارای نسبت تنش های پایین و یا به میزان متنابهی کوچکتر از یک می باشند .
در نتیجه سازه دارای حاشیه ایمنی کافی براای قابلیت باز توزیع نیروها بوده
و بنابراین مد گسیختگی حاکم از نوع ترد خواهد بود.
این مهم باید در طراحی اعضای سازه فضائی مد نظر قرار گیرد.
به گونه ای که نسبت تنش اعا به خصوص اعضای اصلی مجاور و روی تکیه گاه نباید خیلی بالا و یا نزدیکر 1 باشد
ملاحظات تکیه گاه ها
شبکه های فضایی معمولار صفحات صلب ایجاد می کنند
بنابراین مهم است که هر نوع قالیت حرکتی به طرز مناسبی با جزییات تکیه گاه انطباق پیدا کند.
این حالت توسط ترکیبی از تکیه گاه های ثابت و لغزنده به وجود می اید.
تکیه گاه لغزنده
اغلب در ترکیب با سطوح پلی تترافلوراتیلن ثابت می شوند
و اعضای باربر به طوری که بتواند آزادانه روی هم بلغزند کار می کند.
صفحات کمکی در تکیه ها اغلب حرکت در یک سمت را محدود می کنند
و لبه های ورق های باربر اطمینان لازم برای جلوگیری از جداشدن بخش های باربر را فراهم می آورند.
پایه عضو باربر به طوری که بتواند آزادانه روی هم بلغزند کار می کنند .
صفحات کمکی در تکیه گاه ها اغلب حرکت در یک سمت را محدود می کنند
و لبه های ورق های باربر اطمینان لازم برای جلوگیری از جداشدن بخش های باربر را فراهم می اورند
پایه عضو باربر به تکیه گاه پیچ می شود
و قسمت فوقانی عضوباربر به شبکه فضایی متصل می شود
بنابراین شبکه فضایی و تکیه گاه به صورتی به هم پیچ می شوند امکان حرکت نسبی محدود وجود داشته باشد
انتقال دهنده حرکات ناشی از تغییرات دما نیروی افقی ناشی و زلزله بین شبکه فضایی و تکیه گاه ها هستند
برای جلوگیری از نیروی جانبی حداقل سه قید جانبی لازم است
موقعیت این قیود به توزیع محل تکیه گاه ها در سازه و میزان صلبیت انها بستگی دارد.
در برابر اتش سوزی نیز سازه های فضایی با تکیه گاه در گوشه بسیار می باشد.
زیرا در این حالت قابلیت شکست اعضای قطری جان مجاورت تکیه گاه است
بنابراین در صورت باید خرپای فضایی رابا تکیه گاه میانی یابا تکیه گاه در تمام لبه ها قرار می گیرد.